صنایع‌دستی، سرمایه اجتماعی پنهان و پیشران توسعه پایدار گردشگری

صنایع‌دستی در نگاه جامعه‌شناسانه تنها یک محصول هنری یا سوغات سفر نیست، بلکه بازتابی از هویت محلی، مهارت نسل‌ها و شبکه‌های ارتباطی یک جامعه است، همین ویژگی‌ها سبب می‌شود این حوزه به یکی از مؤثرترین ابزارهای توسعه پایدار گردشگری تبدیل شود، توسعه‌ای که بر توانمندسازی اجتماعی، حفظ اصالت فرهنگی و تقویت اقتصاد محلی استوار است.

محمد شجاعی جامعه‌شناس در یادداشتی نوشت: صنایع‌دستی صرفاً کالایی تزئینی یا یک تولید اقتصادی ساده نیست، بلکه نظامی از معنا، تجربه‌های زیسته، حافظه جمعی و الگوهای زندگی است که در بستر روابط اجتماعی و فرهنگی شکل گرفته و تداوم می‌یابد.

هر قطعه صنایع‌دستی در واقع حامل سه لایه مهم است: هویت محلی، مهارت نسل‌ها و ارتباطات انسانی؛ همین ویژگی‌ها باعث می‌شود که صنایع‌دستی در جوامع امروز به یکی از مهم‌ترین پیشران‌های توسعه پایدار گردشگری تبدیل شود، توسعه‌ای که نه بر تخریب منابع، بلکه بر سرمایه‌های فرهنگی و انسانی استوار است.

در جامعه‌شناسی گردشگری، مفهوم «اصالت» یا Authenticity یکی از محوری‌ترین عناصر انگیزشی گردشگران است، گردشگران، به‌ویژه در دوره پسامدرن، بیش از هر زمان دیگر به دنبال تجربه‌هایی هستند که آنها را از زندگی استانداردشده و صنعتی‌شده روزمره فاصله دهد و با زیست‌جهان‌های متفاوت آشنا کند، صنایع‌دستی در این میان نقشی تعیین‌کننده دارد، زیرا محصولی است که هم به شکل عینی و هم به‌صورت نمادین، اصالت فرهنگی را بازنمایی می‌کند.

 هنگامی که گردشگر سفالی را می‌بیند که با دست‌های هنرمند محلی شکل گرفته، یا قالی‌ای را لمس می‌کند که نقشه آن روایتگر افسانه‌ها و سنت‌های دیرینه است، در واقع تجربه‌ای زیباشناختی و اجتماعی را هم‌زمان لمس می‌کند؛ تجربه‌ای که او را به عمق فرهنگ میزبان پیوند می‌دهد.

 از سوی دیگر، صنایع‌دستی در سطح محلی به تقویت انسجام اجتماعی و احساس تعلق کمک می‌کند، در بسیاری از جوامع، کارگاه‌های صنایع‌دستی فقط محل تولید نیستند، بلکه کانونی برای انتقال مهارت، گفتگو بین نسل‌ها، شکل‌گیری شبکه‌های همکاری و حفظ ارزش‌های مشترک هستند.

 این کارگاه‌ها نوعی «سرمایه اجتماعی» ایجاد می‌کنند که جامعه‌شناسان آن را اساس پویایی و تاب‌آوری فرهنگی می‌دانند، هر اندازه سرمایه اجتماعی در یک جامعه قوی‌تر باشد، آن جامعه توان بیشتری برای جذب گردشگر، مدیریت رویدادهای فرهنگی و ارائه تجربه‌های باکیفیت خواهد داشت.

 نقش اقتصادی صنایع‌دستی نیز از منظر جامعه‌شناسی توسعه قابل‌توجه است، برخلاف صنایع بزرگ که معمولاً سود آنها به بیرون از جامعه محلی منتقل می‌شود، گردشگری مبتنی بر صنایع‌دستی باعث توزیع عادلانه‌تر درآمد و تقویت اقتصاد درونی جامعه می‌شود.

زنان، جوانان و اقشار کم‌درآمد بیشترین حضور را در بخش صنایع‌دستی دارند، بنابراین حمایت از این بخش در واقع نوعی توانمندسازی اجتماعی است که زمینه را برای توسعه پایدار گسترده‌تر فراهم می‌کند، جامعه‌ای که مردم آن از نظر اقتصادی و هویتی توانمند باشند، بهتر می‌تواند گردشگری را مدیریت کند و از آثار منفی آن جلوگیری کنند.

 ابعاد زیست‌محیطی توسعه پایدار نیز با صنایع‌دستی پیوندی عمیق دارد، بخش بزرگی از تولیدات صنایع‌دستی بر پایه مواد طبیعی، بازیافتی و کم‌مصرف است، این ویژگی صنایع‌دستی را به الگویی از تولید مسئولانه و سازگار با محیط‌زیست تبدیل می‌کند؛ الگویی که می‌تواند برای گردشگران امروزی که آگاهی محیط‌زیستی بیشتری دارند، جذاب باشد.

گردشگری مبتنی بر صنایع‌دستی، برخلاف برخی اشکال گردشگری انبوه، فشار کمتری بر منابع طبیعی وارد می‌کند و به دلیل پراکندگی جغرافیایی کارگاه‌ها، باعث توسعه متوازن مناطق نیز می‌شود.

 در نهایت، می‌توان گفت صنایع‌دستی پلی است که میان گردشگری، جامعه و توسعه پایدار رابطه‌ای هم‌افزا برقرار می‌کند، جامعه‌شناسی به ما نشان می‌دهد که ارزش واقعی صنایع‌دستی نه در کالای نهایی، بلکه در فرایند اجتماعی تولید، روایت‌های فرهنگی، مهارت‌های بومی و رابطه میان تولیدکننده و مخاطب نهفته است.

 توسعه گردشگری زمانی پایدار خواهد بود که هویت فرهنگی جامعه تقویت شود، درآمدها به‌طور عادلانه توزیع شود و تعاملات انسانی در مرکز توجه قرار داشته باشد؛ صنایع‌دستی یکی از معدود حوزه‌هایی است که می‌تواند هر سه این ابعاد را همزمان تأمین کند.

 بنابراین، تقویت صنایع‌دستی تنها یک سیاست اقتصادی یا فرهنگی نیست، بلکه استراتژی‌ای برای آینده‌نگری اجتماعی است، آینده‌ای که در آن توسعه گردشگری نه بر مصرف منابع، بلکه بر تجلی فرهنگ، مشارکت جامعه و تداوم ارزش‌های انسانی استوار خواهد بود.

انتهای پیام/

کد خبر 1404092301581
دبیر مرضیه امیری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha